ناصر حیدرزاده ...
علاقمند آزاد میراث و باستان یزد

یزدفردا "ناصر حیدرزاده:آقای مهندس بهرام رضایی با عرض تبریك و تهنییت ، بواسطه انتخاب جنابعالی ، به عنوان ریاست سازمان میراث فرهنگی و... استان یزد، باید
اولآ یاد آور شوم ،كه شما با اینكه تا آنجا كه من حقیر مطلعم،بومی یزد نبوده ،ولی به هر حال ،امیدوارم ،كه همچون سلف خود هوش و نبوغ خود را به كار برده و همچو كاكوئیان و دیلمیان، نه آنچنان ساز و بنا كنید، بل حفظ وحراست از آن كنید!!!.
ثانیآ، جناب آقای رضایی: از شما توقع عشق است و جنون ،در حفظ و صیانت از آثارباستانی و فرهنگی این مرز و بوم. نه پرداختن به حال و خرج كردن در احداث هتل ها ، و صله رحم امروزه (بخشیدن به سرمایه خواران و هتلداران ،رستوران چیان) ، كه بهره و نزولش را به چند در صد، شاید با اشك وخیری به، چند هزارم به كیسه بیت المال باز گردانند، شاید!!!!! .
 ریاست محترم سازمان ، این استان و مركزش، نه قطب كشاورزیست ، نه قطب صنعت و معدن به اجراء تا خود كفائی، و نه دارای طراوت آب و هوائی، اما آنچه از خود داریم از رنج و زحمت جد و آباء خود است ، كه در طی قرون ، كه به هزار و اندی سال منتهی است، هر آنچه هست و مانده است ، فقط حقیقت است و راستی، از هنر و معماری بی بدیل این جزیره در پهنای دریای برشده(خشكیده)! است.
این خطه بد مزاج آب و هوائی ( كه در طی فصول سال دارای بدترین دما و رطوبت ) می باشد، كه هر توریست وجهانگردی را عاجز و درمانده می كند، بازعجبا چگونه آنها را مجاب و مجذوب می نماید كه ازاین خطه به شوق و شعف بازدید كنند؟

باید صریحآ و بی پرده اعلان كنم ، كه توریست خارجی بالاخص و بازدید كننده های داخلی بالاعم ، كه به این دیار آمده وخواهند آمد ، نه بواسطه دیدن بلوارها، یا شاید زیرگذر ها و رو گذرها و پهلوگذرو شاید در هوا گذر!!!. خواهند آمد. و باز مضحكانه تر اینكه ، آنها به جهت خوردن صبحانه یا ناهاری ، منتهی به شامی كه تقلید شده ای ناشیانه از سبك غربیست!!!!!!، و در آخر خسب و خوابی بر تخت خوابی لوئی مآبانه!! و در روشنائی روز لمیدن بر مبلمانهای لوئیسمی! در خانه های به سبك قاجاری!!.
 آنها در طی فصول ناهنجار كویری آمده و خواهند آمد. نه برای من و شما ، ونه به جهات بر شمرده ! بلكه آنها فقط به فقط به خاطر دیدن مانند قبه استوار ما نده ای كه بدون هر گونه مرمت خاص، در پس هزار سال، همچنان ،آنچنان سر پاست ،كه انگاری، هنوز هم كل وجودش همه سرشار از خور و نورخدائی است!.
 آنها می آیند و خواهند آمد! تا آن زمان،كه كوچه،پس كوچه های هزار ساله مان به شكل وشمایل اولیه خود محفوظ باشند.
 آنها خواهند آمد بسی بیش از حد ،تا كه، كوچه تنگ هایمان مبدل به گشاد راه ها نشده اند!!. آنها چنان خواهند آمد،كه از زیادی هجوم ،چنان چفت در چفت شوند كه چند صد مترراه، را به ساعتی طی طریق كنند!!!.
 اینها آمدند و باز هم خواهند آمد!
چون بوی (عطر) این خاك كهن دامن گیر است!!!.
 پس باید بدانیم كه توریست و گردشگر داخلی برای دیدن خیابان وبلوار و هتل و متل كه نشان هایی دیگراز كلان شهر شدن یزد می باشد ،نیا مده و نخواهند آمد.
پس در آخر خواهشمندم كه برادرعزیزم ، جناب آقای مهندس بهرام رضائی : صراحتآ اعلام نمائید، كه:
  •   رسا لت شما با بعضی از اسلاف عامل یا جاهل  كه قبلآ تكیه بر میزی داشتند ، كه امروزه تعارف به شما میشود، موافق یا مخالف به رآی می باشید؟
  •  صراحتآ ،به زبانی ساده بگویم ، كه آمده اید، باقیمانده قدیمی ترین آثار باستانی یزد را در هم بتنبانید و مجوز صادر كنید ،كه پاركینگ هتل سنتی ها شوند ، یا قدیمی ترین كوچه های هزار ساله، نیست و نابود شوند و مبدل به گشاد راهی، كه ماشین های از رده خارج (كندله) جهانی تازه بدوران رسیده را از سر گشادگی، به كنار هتل رهنمون و پارك كنند!.
  • و شاید همره و همفكر شدن،و مجاب به تخریب زندان اسكندر ،یا جنب، تا قریب به روبرو، كه نه چندان دور گاو دانی می بود، پس ،از سر روشنفكری !!!و افاضه فضل، این قریب به مكان باید مبدل به میدان اسب دوانی برای سر و میس های انگلیسی و اقمار اروپائی و آمریكائی شود؟ یا ده ها و صدها طرح واندیشه شیطانی ، در راستای میراث خواری!!!.
  • اما اگر آمده اید كه جبران مافات كنید ،به سبیل الله، در حفظ و حراست ازآنچه باقیمانده و ترمیم و باز سازی مخروبه ها ی تخریب شده توسط باند تخریب گر میراث خور و ... در قدیمی ترین بافت بیش از هزار ساله خطه یزد ، بدان و باور دار كه یك به یك افراد اصیل قدیمی ترین بافت یزد با تو همره و مدد كاری بی جیره ومواجب و مشاوری سلیم و حلیم خواهیم بود.
  •  اما چه نگاهی به آسمان شهرمان انداخته باشی ، چه نینداخته باشی فرق و افاضه خاص نخواهی برد، چون ستاره های درخشانش را هتل و متل داران سنتی چیده وگاهآ چنان این ستاره ها را از سر بی مهری چیده اند، كه از آن زنجیره هایی بافته اند!!!!!!
  • كه در دل ، برای خدا آمرزدگی برای زنجیر كشان لوطی، خواستار آمین گوئی شویم و در پایان: اگر در این صراط مستقیم صادق و استواری، بدان كه غریب و بیكس نیستی، و مطمئن كه: ومن ا... توفیق
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا